فرناز محمدیان | شهرآرانیوز؛ افزایش نرخ طلا و سکه سبب شده است برخی زنانی که پیشتر از زندگی خود ناراضی بودند، با این خیال که بتوانند استقلال مالی پیدا کنند و برای خود زندگی مستقلی تشکیل دهند، برای مطالبه مهریه خود به دادگاه مراجعه کنند. در همین ایام، شاهد افزایش پروندههای مطالبه مهریه از سوی زنان بودهایم. اگرچه مهریه حق زنان است، باید شرایط اقتصادی جامعه و سخت شدن عرصه بر مردان را نیز درک کرد.
چه بخواهیم باور کنیم چه نخواهیم، مهریه بیش از آنکه پشتوانه مالی برای زن باشد، به اهرم فشاری تبدیل شده است که در صورت نیاز، بتواند سبب راحتتر شدن طلاق از جانب زن و دشوارتر شدن آن از جانب شوهر باشد. از آنجا که بر اساس قانون، حق طلاق با مرد است، برخی زنان از مهریه به عنوان یک قدرت استفاده میکنند حال آنکه میتوان به جای درج مهریههای نامعقولی که مطالبه آن گاه تا پایان عمر نیز ادامه دارد، به سراغ دریافت حقوقی، چون وکالت در طلاق و شروط ضمن عقد رفت.
اگرچه رئیس وقت قوه قضائیه هم با صدور بخشنامهای، دستور تسهیل پذیرش درخواست تقسیط و اعسار و اولویتدهی مراجع قضایی برای مراجعات اجرای مهریه را داده است و مراجع قضایی همواره امکان تقسیط مهریه را برای موارد اعسار از پرداخت فراهم آوردهاند، شرایط ۲ سال اخیر و افزایش هفتگی و حتی روزانه قیمت سکه طلا باعث فراوانی مراجعات زوجهایی شده است که در فواصل کوتاه باید به ارائه درخواست تقسیط اقدام میکردند.
بهتازگی دادنامهای از یک قاضی دادگستری درباره تقسیط پرداخت مهریه منتشر شد که با واکنش بسیاری از مخالفان و موافقان همراه بود. براساس این رأی، حکم به پرداخت مهریه به میزان هر ۲۰ ماه یک سکه بود. علاوه بر این، طبق پیشبینی قاضی، در صورت افزایش قیمت سکه، به ازای هر ۵۰۰ هزار تومان، یک ماه به مهلت پرداخت اضافه میشود.
اکنون اگر مهریه زنی را ۱۰۰ سکه در نظر بگیریم، با این فرض که شوهرش توانایی مالی نداشته باشد و تقاضای تعدیل و تقسیط بدهد و قیمت سکه ثابت بماند و هیچ افزایشی نداشته باشد، برای پرداخت این مهریه، دستکم ۲۰۰۰ ماه، معادل ۱۶۶ سال، زمان میبرد و بیتردید عمر هیچیک از آن ۲ کافی نخواهد بود.
طلاق به دلیل کراهتی صورت میگیرد که زوجین به یکدیگر پیدا کرده و خواستار پایان آن رابطه بودهاند. پرداخت مهریه طی این مدت طولانی تنها سبب میشود حتی اگر هر یک از زوجین پس از طلاق زندگی دیگری را شروع کرده باشد، به دلیل دریافت مهر، مدام از تحمل برخوردهای تنشزا ناگزیر شود.
شاید با درک واقعی از شرایط جامعه، نبود توانایی مردان در پرداخت مهریههای هنگفت و صدور چنین آرایی در راستای تعدیل مهریه، وقت آن رسیده باشد که زنان به جای شروط تحققناپذیری، چون مهریهها، به گرفتن حقوقی، چون حق وکالت در طلاق و شروط ضمن عقد روی بیاورند.